دخترخوانده مدیسون هارت، یک نوجوان ریزه اندام، با پدر ناتنی اش جری کواکس روبرو می شود. او او را در حال خیال پردازی در مورد بیدمشک تنگش می گیرد. علیرغم شوک اولیه، او تسلیم پیشرفت های او می شود و منجر به یک برخورد پرشور می شود که صورتش را در بار داغش می گذارد.