به عنوان دستیار معلم، او همیشه مشتاق کمک است. وقتی دانش آموزان شروع به بیرون رفتن می کنند، او به آنها می پیوندد. مربی خوش شانس در حالی که عینک و لباس های آنها را برمی دارند، بیشتر از آنچه که برای آن چانه می زند، می گیرد. یک برخورد وحشیانه رخ می دهد، پر از عشق پرشور و اقدام شدید.