دست برادر ناتنی ام که در یک شب سینمایی گرفتار شده بود، تا روی رانم سرگردان بود.قبل از اینکه من آن را بدانم، انگشتانش کس خیس و آبدار من را کاوش می کردند.کیر بزرگش به همان اندازه که به نظر می رسید شیرین بود و من با اشتیاق او را به عمق دهانم بردم. اوج انفجاری بود و من را راضی و بیشتر هوس کرد.